دانستنیهای علم

اطلاعاتی جذاب و شگفت انگیز از علوم گوناگون نوشته شده توسط زهراپیری

دانستنیهای علم

اطلاعاتی جذاب و شگفت انگیز از علوم گوناگون نوشته شده توسط زهراپیری

ماهی ها خطر را بو می کشند!

                               

تحقیقات صورت گرفته توسط محققان سنگاپوری نشان می‌دهد، ماهی‌ها قادر به بو کشیدن خطر و اتخاذ تدابیر دفاعی هستند.

زمانی که یک ماهی صدمه می‌بیند، سایر ماهی‌ها در یک مکان به صورت دسته‌جمعی توقف می‌کنند یا به سمت پایین دریا حرکت می‌کنند، اما شیوه اطلاع یافتن ماهی‌ها از صدمه دیدن یکی از اعضای گروه تاکنون مشخص نشده است.

در دهه 1930 میلادی، کارل فن‌فریش، متخصص جانورشناسی، گونه‌ای از رفتار هشداری هنگام آسیب دیدن یک ماهی را در ماهیان کپور گزارش کرد.

فرضیه‌ای که فریش مطرح کرد این بود که ماهی صدمه‌دیده ماده‌ای ترشح می‌کند که توسط بو منتقل شده و مانند زنگ هشداری برای سایر ماهی‌ها عمل می‌کند، اما وی هیچگاه موفق به شناسایی ترکیب شیمیایی سیگنال هشدار نشد.

این سیگنال هشداری در جمعیت ماهیان به یکی از اسرار بیولوژیکی مبدل شده است، اما بتازگی جمعی از محققان سنگاپوری موفق به حل بخشی از این معمای پیچیده شده‌اند. این تیم تحقیقاتی موفق به جداسازی مولکول‌های شکر از مخاط خارجی بدن گورخر ماهی شدند.

زمانی که بدن ماهی دچار آسیب می‌شود، مولکول‌های قند به تکه‌های کوچک شکسته شده و در تماس با آب، باعث برانگیخته شدن رفتار هشداری در سایر ماهی‌ها می‌شود. غلظت پایین ماده باعث رفتار نسبتا آرام ماهی‌ها می‌شود و در صورت وجود غلظت بالا، دسته ماهی‌ها در یک مکان برای ساعت‌های متمادی متوقف می‌شوند.

تحقیقات نشان می‌دهد، نورون‌ها در پیاز بویایی ماهی در زمان آزاد شدن این مولکول‌ها فعال می‌شوند و به نظر می‌رسد که ماهی‌ها خطر مجروح شدن ماهی‌های دیگر را بو می‌کشند.

نتایج این تحقیق می‌تواند برای فهم دقیق‌تر مفاهیم ترس و وحشت در سایر حیوانات و حتی انسان مورد استفاده قرار بگیرد.

کشف سیاهچاله ای عجیب

                                                  

تلسکوپ فضایی بزرگ «هابل» اخیرا یک سیاهچاله عظیم را که در حاشیه یک کهکشان بزرگ در حرکت است کشف کرده است.

موقعیت این سیاهچاله بسیار عجیب به نظر می رسد چون معمولا این حفره ها در مرکز کهکشانها قرار دارند و نه در حاشیه آنها. این نکته باعث شده که برخی از دانشمندان به این نتیجه برسند که احتمالا این حفره تاریک تنها بخش به جا مانده از کهکشانی است که در گذشته تجزیه شده است .ابعاد این سیاهچاله که  HLX-۱ نامگذاری شده تقریبا بیست هزار برابر خورشید است و در فاصله ۵۰۰ میلیون سال نوری از کهکشان ESO۲۴۳-۴۹  قرار دارد

تلسکوپ فضایی « هابل » ابتدا توده عظیمی از نور آبی رنگ و مملو از انرژی را که از این حفره تاریک متصاعد می شد تشخیص داد که دربرگیرنده حجم زیادی از گاز و غبار بود. اما در مرحله بعد دانشمندانی که اطلاعات ضبط شده توسط این تلسکوپ را بررسی کردند، وجود نور قرمز رنگ و سردتری را کشف کردند که قاعدتا نباید در یک چنین حفره ای وجود داشته باشد.

دانشمندان حدس می زنند که این نور قرمز رنگ به خاطر وجود ستاره های جوان تری با عمر تقریبی ۲۰۰ میلیون سال است که در مدار این حفره تاریک در حال گردش هستند. همین ستاره ها نکته کلیدی و مهم در تشخیص موقعیت تاریخی عجیب این حفره تاریک و عظیم الجثه است. 

یکی از فرضیه های موجود معتقد است که احتمالا این حفره بزرگ در یک مقطعی به دور کهکشان همسایه خود در حال گردش بوده است. ولی تحت تاثیر تغییراتی که معمولا در فضا صورت می گیرد کهکشان های بزرگتر کهکشان های کوچک را می بلعند. بنابراین احتمالا کهکشان ESO بخش اعظم ستاره های این کهکشان را به خود جذب کرده و آنچه که از آن باقی مانده است فقط حفره تاریک و بزرگی است که امروزه توسط تلسکوپ «هابل» رصد شده است.

این سیاهچاله که HLX-۱ نامگذاری شده ممکن است به سرنوشت کهکشانی دچار شود که درگذشته بخشی از آن بوده و به مرور توسط کهکشان بزرگ و همجوار خود بلعیده شود. اما دانشمندان هنوز جزییات مربوط به مدار گردش این حفره بزرگ را تشخیص نداده اند. بنابراین ممکن است که این حفره تاریک و عظیم همچون تنها بازمانده از یک کهکشان نابود شده کماکان به گردش مستقل خود در مدار کهکشان همجوار ادامه دهد.

تعیین سن انسان با بزاق دهان

                                                  

علاوه بر گذشت سال های عمر، عوامل محیطی نیز بر ساختار dna انسان تاثیر گذار هستند. حال، محققین با تحلیل الگوی ویژه ای از ساختار dna انسان، می توانند سن دقیق فرد را بیان کنند. تنها کافی است که یک نمونه کوچک از بزاق دهان فرد تهیه شود و تحلیل های لازم بر روی الگوی نام برده صورت گیرد.

در واقع محققین با کمک گرفتن از ژن های الگوی نام برده، مدلی را پیشنهاد کردند که می تواند سن فرد را بیان کند. جالب آنجاست که گذشت سالیان از عمر فرد و همچنین تغییرات محیطی، بر روی دقت اندازه گیری این مدل تاثیر نمی گذارند و از زمان نمونه برداری از بزاق تا 5 سال دیگر می توان به صورت دقیق سن فرد را بیان کرد.

در کشور های مختلف که قوانین خاصی برای افراد، بر اساس محدودیت های سنی آن ها برقرار است؛ می توان از این طرح استفاده نمود. از طرفی شاید بتوان امیدوار بود که در آینده دانشمندان بتوانند، با مطالعات وسیع تر بر ساختار dna انسان به بیماری هایی که ممکن است در سال های آتی عمر خود به آن دچار شویم؛ پی ببرند 

با آگاهی از این بیماری ها، می توان راهکار های مناسبی را برای مقاوم ساختن انسان نسبت به ابتلا به بیماری مربوطه ارائه داد. این همان آینده زیبا و سالمی است که می توان با پیشرفت مطالعات بر روی ساختار های dna و سلول های بنیادی، چشم به راه آن بود.

موجودی که هرگز نمی میرد!

                      

 

مورد عجیب نوتریکولا؛ این عروس دریایی حیرت انگیزترین موجود زنده در دنیاست نوتریکولا هرگز از پیری نمی میرد و می تواند تا ابد خود را بازسازی کند...

شاید برایتان جالب باشد بدانید بدن شما در چند وقت یک بار نو می شود یعنی با گذشتن زمان معینی هیچ اثری از بدن قبلی شما وجود ندارد. تحقیقات علمی نشان می دهد که مولکول های ( نه سلول ها) بدن ما هر ده سال یک بار نو می شوند. یعنی بعد از گذشتن این زمان دیگر اثری از مولکول های کربن قدیمی در بدن هیچ انسانی پیدا نمی شود. پس ما هر ده سال یک بار عوض می شویم با این همه ما پیر می شویم و می میریم. حالا موجود عجیبی پیدا شده که می تواند خودش را از نو تشکیل بدهد و هرگز نمیرد. توربتوپ سیس نوتریکولا یا عروس دریایی نامیرا همان موجود است و جزئی از خانواده مرجان ها به حساب می آید.

این موجود در حقیقت یک ستاره دریایی است که می تواند به اولین مرحله زندگی اش برگردد.

مورد عجیب این جانور این است که نوتریکولا می تواند بعد از بازگشت به عقب دوباره زندگی اش را از سر بگیرد.

این موجود عجیب این توانایی را بعد از رسیدن به حداکثر بلوغ چشمی به دست می آورد و با یک سفر در زمان به آغاز حیاتش بر می گردد.

نوتریکولا تنها موجود شناخته شده در جهان است که نشان می دهد یک جانور چند باخته ای می تواند به مرحله قبل از بلوغ برگردد. این جانور این کار را از طریق یک نوع جهش سلولی انجام می دهد. این جهش سلولی انجام می شود که عروس دریایی  به حالت دیگری تغییر می کند یعنی دارای سلول های جدیدی می شود. در این روند بدنه اصلی عروس دریایی تبدیل به توده ای می شود که شکل دهنده اولیه آن موجود است. به این توده اولیه بواسیر لحمی گفته می شود. برای این کار ابتدا چتر عروس دریایی خودش را به توده ملکولی تبدیل می کند و بعد تمام موها و شاخک ها را جذب خودش می کند. بعد موهای تغییر شکل یافته به این توده متصل شده و توده لحمی اولیه به وجود می آید. از رشد این توده یک عروس دریایی جدید متولد می‌شود. از نظر تئوری این عمل می تواند بی نهایت بار تکرار شود بنابراین از نظر بیولوژیکی این نوع از عروس دریایی نامیرا محسوب می شود.

  

کشف سیاره جدید برای زندگی

 

                        

 

 

ستاره‌شناسان سیاره‌ای را که شرایط زندگی در آن وجود دارد، کشف کردند .

دانشمندان اعلام کردند که به تازگی سیاره‌ای را در خارج از منظومه شمسی کشف کرده‌اند که دمای این سیاره نه خیلی سرد و نه خیلی گرم است و دمای آن برای زیستن مناسب است. 

محققان دابشگاه کالیفرنیا اعلام کردند که این سیاره با نام «Gliese 581» سه برابر سیاره ما زمین است. 

ستاره‌شناسان با استفاده از تلسکوپ “کک ” در هاوایی در طی ۱۱ سال مطالعه موفق به کشف این سیاره شده‌اند.

نتایج این تحقیقات که در مجله اخترشناسی منتشر شده است نشان می‌دهد که سیاره «Gliese 581» حدود ۲۰ سال نوری از زمین فاصله دارد. 

هر سال نوری معادل مسافتی که نور در خلاء در مدت یک سال طی می‌کند، نور در هر ثانیه ۳۰۰ هزار کیلومتر (۱۸۶ هزار مایل) است

ووگات یکی از محققان این پروژه تحقیقاتی گفت: حدود ۵۰۰ سیاره خارج از منظومه شمسی وجود دارد و امکان وجود سیاره‌هایی مشابه این سیاره وجود دارد.

 

خطای دید

                                    تصاویری زیبا و جذاب از خطای دید  

 

                                   

  

خطای دید (نام‌های دیگر: خطای باصره، خطای بصری، خطای چشم) به احساس دیدن تصاویری گفته می‌شود که فریبنده یا گمراه کننده هستند. در این حالت اطلاعاتی که بوسیله چشم جمع آوری شده و توسط مغذ پردازش می‌گردد منجر به درک تصویری می‌شود که با واقعیت آن تصویر تطابق ندارد.

ادامه مطلب ...

هوش آزمایی

 سلام دوستان اگه جواب معماهارو پیداکردید در بخش نظرات ثبت کنیدتا با اسم خودتون در وبلاگ درج بشه!!! 

 دوعدد!!! 

پدری از دو پسر تیزهوش خود می خواهد که هر کدام یک عدد انتخاب نمایند و بدون آنکه دیگری متوجه شود، عدد خود را به او بگویند. پدر بعد از شنیدن اعداد میگوید: حاصلضرب دو عددی که آنها انتخاب کرده اند، 8 یا 16 می باشد. سپس از پسر بزرگتر سئوال می کند: " آیا میدانی عددی که برادرت انتخاب کرده است چنداست؟"
پسر بزرگ: " نمی دانم! "
پدر از پسر کوچکتر همین سئوال را می پرسد.
پسرکوچک : " نمی دانم! "
پدر از پسر بزرگ مجددا همین سئوال را می پرسد.
پسر بزرگ: " نمی دانم! "
پدر از پسر کوچک مجددا همین سئوال را می پرسد.
پسرکوچک : " نمی دانم! "
پدر از پسر بزرگ بازهم همین سئوال را می پرسد.
پسر بزرگ: " می دانم! "
شما می دانید عددی که پسر کوچک انتخاب نموده است چند است؟ 

مسئله دیوفانت

دیوفانت از ریاضی دانان یونان باستان بوده که بویژه روی مساله های مربوط به عدد صحیح کار میکرده است.پس از در گذشت دیوفانت شاگردانش نوشته زیر را بر روی سنگ قبر او حک کردند:
﴿﴿ اینجا ارامگاه دیوفانتوس است.او عمری طولانی داشت یک ششم سالهای عمرش را در کودکی گذراند , پس از آن یک دوازدهم سالهای عمرش را در جوانی سپری کرد , آنگاه پس از آنکه یک هفتم از سالهای عمرش هم گذشت ازدواج کرد. پنج سال پس از انکه ازدواج کرد, همسرش برای او یک پسر اورد.سرنوشت چنین بود که این پسر پیش از او درگذرد در حالی که تعداد سالهای عمرش نصف تعداد سالهایی بود که پدرش زندگی کرد.﴾﴾دیوفانتوس چند سال عمر کرد و مرگ او چند سال پس از در گذشت پسرش روی دا
د؟ 

آیا مغذ هم اشتباه می کند؟

تست زیر نمونه ای از حرکاتی است که با انجام آن مغز درگیر و گیج می شود. حتی اگر بارها و بارها این عمل را انجام دهید، مغز با سردر گمی زیاد همان نتیجه را نشان خواهد داد و هیچ تغییری به وجود نخواهد آمد. این تست بسیار هیجان انگیز تنها چند ثانیه طول می کشد. باور کردنی نیست، ولی کاملاً صحت دارد 


             

1- در حالیکه مقابل مانیتورتان نشستید (هر جای دیگر مانند؛ صندلی، مبل...) پای راستتان را کمی بالا آورید و در جهت عقربه های ساعت بچرخانید.
2- در همین حال با دست راست یک دایره در خلاف جهت عقربه های ساعت در هوا بکشید. مسیر چرخش پای شما تغییر کرد نه؟؟
یعنی پای شما خلاف عقربه های ساعت شروع به چرخیدن کرد. درست است؟؟
هنوز دانشمندان علتی برای این عکس العمل مغز پیدا نکرده اند. در نتیجه هیچ کاری برای تغییر آن نمی توان انجام داد. جالب بود؟
شما می توانید بارها و بارها این آزمایش را انجام دهید و بارها و بارها همان نتیجه را مشاهده کنید.

چند حقیقت شگفت انگیز

خورشید می توانست از موز ساخته شده باشد
خورشید بسیار پرحرارت است زیرا وزن چند میلیارد میلیارد میلیارد تنی آن گرانش عظیمی به وجود می آورد که در نتیجه هسته ستاره را تحت فشاری غیرقابل تصور گذاشته و در نتیجه فشار بالاحرارت فوق العاده تولید می کند. در صورتی که به جای گاز هیدروژن از میلیاردها میلیارد میلیارد تن موز استفاده می شد نیز همان میزان فشار و در نتیجه همان مقدار حرارت در خورشید به وجود می آمد. با این حال با افزایش حرارت، اتم ها با بخش های مختلف ساختار ستاره یی برخورد کرده و انرژی اتمی را به وجود می آورند که در اینجا تفاوت میان حضور هیدروژن و موز در ساختار خورشید آشکار خواهد شد. 



تمام ماده یی که نسل بشر را به وجود آورده است در یک حبه قند جا می گیرد
در اتم ها، 9999999999999/99 درصد فضا، خالی است و به همین دلیل در صورتی که تمامی اتم ها را به گونه یی به هم بفشاریم که فضای خالی میان آنها از بین برود، یک قاشق چایخوری یا حجمی برابر یک حبه قند از این ماده حدود پنج میلیارد تن وزن خواهد داشت: وزنی 10 برابر مجموع وزن تمامی انسان هایی که در حال حاضر در جهان حضور دارند. این در واقع همان پدیده یی است که در ستاره های نوترونی رخ می دهد و وزن آنها را تا حد غیرقابل باوری افزایش می دهد.

آینده می تواند گذشته را تغییر دهد
شگفتی جهان کوانتوم به اثبات رسیده است. آزمایش دو جداره که نور را در دو حالت موج و ذره به اثبات می رساند به اندازه کافی عجیب و غیرقابل تصور است به خصوص زمانی که اعلام شود مشاهده نور می تواند آن را از موج به ذره یا برعکس تبدیل کند. اما پدیده های عجیب تر این جهان پس از آزمایش «جان ویلر» فیزیکدان در سال 1978 خود را نمایان کرد. آزمایش وی نشان داد مشاهده یک ذره در زمان حاضر می تواند سرنوشت ذره مشابه دیگری در گذشته را متحول سازد. طبق آزمایش دو جداره در صورتی که هر یک از پرتوهای نوری خارج شده از یکی از شکاف های صفحه آزمایش را مشاهده کنید، در واقع پرتو را مجبور کرده اید خصوصیات ذره یی به خود بگیرد و اگر به هدف برخورد پرتو چشم بدوزید خصوصیت موج گونه به پرتو نور بخشیده اید. اما در صورتی که پس از عبور پرتو نور از شکاف به مسیری که از آن ناشی شده است، چشم بدوزید آنگاه است که پرتو نور می تواند در هر دوحالت شکل بگیرد. به بیانی دیگر زمان حال بر گذشته پرتو نوری تاثیر گذاشته است. این آزمایش در آزمایشگاه تنها چند صد هزارم ثانیه به طول می انجامد، اما در مشاهده نورهای ناشی از ستاره های دوردست نیز صدق می کند. در واقع مشاهده اکنون ستاره های دوردست می تواند گذشته چند هزار یا میلیون ساله آنها را تغییر دهد.

تقریباً همه جهان گم شده است
می توان به جرات گفت حدود 100 میلیارد کهکشان در جهان هستی وجود دارد که هر یک از آنها از 10 میلیون تا 10 تریلیون ستاره را در خود گنجانده اند. خورشید زمین در مقایسه با این ستاره ها یکی از کوچک ترین و ضعیف ترین ستاره ها به شمار می رود و حتی می توان نام کوتوله زردرنگ را روی آن گذاشت. در واقع در جهان هستی مقادیر ترسناک و عظیمی از ماده مرئی وجود دارد که انسان تنها قادر به مشاهده دو درصد از آن است. وجود این مقدار ماده به دلیل نیروی گرانش آنها پیش بینی می شود و ماده تاریک نیز که مقدار آن شش برابر جرم ماده مرئی تخمین زده می شود بخش نامرئی جهان را تشکیل داده است. به گزارش مهر به نقل از منابع علمی جهان وجود انرژی تاریک به عنوان بخشی دیگر از جهان که در واقع مابقی جهان را تشکیل داده است، موضوع را پیچیده تر خواهد کرد. این نوع انرژی با گسترش سریع جهان در ارتباط است و به همراه ماده تاریک همچنان ناشناخته باقی مانده است.

جسم می تواند سریع تر از نور حرکت کند نور نیز همیشه بسیار سریع حرکت نمی کند

سرعت نور در خلا300 هزار کیلومتر بر ساعت است با این حال نور همیشه در خلاحرکت نمی کند. برای مثال نور در آب با سرعتی یک سوم سرعت گفته شده حرکت می کند. در واکنش های اتمی برخی از ذرات به سرعت های بسیار بالایی دست پیدا می کنند که بخشی از سرعت نور است و در صورتی که از میان رابطی که سرعت نور را خواهد کاست عبور کنند، در واقع می توانند سریع تر از نور حرکت کنند. چنین پدیده یی درخششی آبی رنگ از خود به وجود می آورد که به «تشعشعات شرنکوف» شهرت دارد و با بمب های صوتی قابل مقایسه است. کمترین سرعتی که تاکنون برای نور به ثبت رسیده است 17 متر بر ثانیه یا 61 کیلومتر بر ساعت بوده که به واسطه عبور از میان روبیدیوم منجمد با حرارتی برابر صفر مطلق ایجاد شده است. این ماده در این حرارت در حالتی به نام چگالش «بوز- اینشتین» قرار دارد.

سیاهچاله ها سیاه نیستند
به طور حتم سیاهچاله ها بسیار تاریکند اما سیاه نیستند، زیرا این پدیده ها درخشان بوده و به آرامی نور خود را در تمامی طیف های نوری از جمله نور مرئی به اطراف منتشر می کنند. این تشعشعات که «تشعشعات هاوکینگ» نام دارد نور خود و جرم سیاهچاله ها را به تدریج کاهش داده و با از دست دادن منبع جرم سیاهچاله ها تبخیر می شوند. به گزارش مهر به نقل از منابع علمی جهان، سیاهچاله های کوچک در مقایسه با جرم شان و نسبت به سیاهچاله های بزرگ تر با سرعتی بالاتر از خود نور منتشر می کنند و بر همین اساس در صورتی که برخورددهنده بزرگ هادرون براساس برخی نظریه ها از خود میکروسیاهچاله هایی تولید کند، آنها به سرعت تبخیر خواهند شد و دانشمندان پس از آن قادر خواهند بود بقایای تابش های آنها را مشاهده کنند.

 


تصور بنیادین از جهان مسوول گذشته، حال و آینده آن نیست
براساس نظریه نسبیت خاص چیزی به نام اکنون، گذشته یا آینده وجود ندارد و قالب های زمانی به یکدیگر وابسته اند زیرا همه هستی در سرعتی برابر در حرکت است. درصورتی که انسان با سرعتی کاملاً متفاوت در حرکت بود شاهد پیر شدن زودهنگام یکی از نزدیکان یا دیر پیر شدن وی نسبت به دیگران می بود.

هرچه سریع تر حرکت کنید سنگین تر می شوید
در صورتی که بسیار سریع بدوید به صورت لحظه یی و نه دائم، سنگین وزن خواهید شد. سرعت نور مرز سرعت در جهان است در این صورت زمانی که جسمی با سرعتی نزدیک به نور در حرکت است و شما به آن نیرویی وارد کنید، به سرعت آن نخواهید افزود بلکه تنها به آن انرژی اضافی وارد کرده اید که این انرژی باید در جایی قرار بگیرد. بهترین مکان برای قرارگیری این انرژی جرم جسم است. براساس قانون نسبیت جرم و انرژی با یکدیگر برابرند پس هر چه انرژی وارد شده بیشتر باشد، جرم افزایش پیدا خواهد کرد.البته این افزایش  وزن در انسان قابل چشم پوشی بوده و در عین حال غیرقابل انکار است.  

چندحقیقت جالب از زندگی آلبرت انیشتین

انیشتین با سر بزرگ متولد شد:وقتی انیشتین به دنیا آمد خیلی چاق بود و سرش خیلی بزرگ تا آنجایی که مادر وی تصور می‌کرد، فرزندش ناقص است،اما بعد از چند ماه سر و بدن او به اندازه‌های طبیعی بازگشت.

اوخیلی دیر زبان باز کرد:
یکی دیگر از مشهورترین جنبه‌های کودکی انیشتین این است که او خیلی دیرتر از بچه‌های معمولی صحبت کردن را آغاز کرد. طبق ادعای خود انیشتین، او تا سن سه سالگی حرف زدن را آغاز نکرده بود و بعد از آن هم حتی تا سنین بالاتر از نه سالگی به سختی صحبت می‌کرد. به دلیل پیشرفت کند کلامی‌انیشتین، و گرایش او به بی‌توجهی به هر موضوعی که در مدرسه برایش خسته کننده بود و در مقابل توجه صرف او به مواردی که برایش جالب بودند باعث شده بود که برخی همچون خدمه منزل انیشتین او را کند ذهن بدانند. البته در زندگی انیشتین، این اولین و آخرین باری نبود که چنین انگ‌ها و نظرات آسیب شناسانه‌ای به او نسبت داده می‌شد.

حافظه‌اش به خوبی آنچه تصور می‌شود نبود:

مطمئنا انیشتین می‌توانسته کتاب‌های مملو از فرمول و قوانین را حفظ کند،اما برای به یاد آوری چیزهای معمولی واقعا حافظه ضعیفی داشته است. او یکی از بدترین اشخاص در به یاد آوردن سالروز تولد عزیزان بود و عذر و بهانه‌اش برای این فراموشکاری، مختص دانستن آن [تولد] برای بچه‌های کوچک بود یا بطور مثال انیشتین سرعت صوت را از حفظ نمیدانست و وقتی از وی دراین مورد سوال می‌کردند میگفت اینها چیزهایی است که همه آنرا میدانند پس من وقتم را برای دانستن آنها تلف نمی‌کنم! 


او ازداستان‌های علمی-تخیلی متنفر بود:انیشتین از داستان‌های تخیلی بیزار بود. زیرا که احساس می‌کرد، آنها باعث تغییر درک عامه مردم ازعلم می‌شوند و در عوض به آنها توهم باطلی از چیز هایی که حقیقتا نمی‌توانند اتفاق بیفتند میدهد.
به بیان او "من هرگزدر مورد آینده فکر نمی‌کنم،زیراکه آن به زودی می‌آید. به این دلیل او احساس می‌کرد کسانی که بطور مثال بشقاب پرنده‌ها را می‌بینّند باید تجربه‌هایشان را برای خود نگه دارند.

او در آزمون ورودی دانشگاهش رد شد!درسال 1895 در سن 17 سالگی،انیشتین که قطعا یکی از بزرگترین نوابغی است،که تا کنون متولد شده،در آزمون ورودی دانشگاه فدرال پلی تکنیک سوییس رد شد.
 در واقع او بخش علوم وریاضیات را پشت سر گذاشت ولی در بخش های باقیمانده، مثل تاریخ و جغرافی رد شد.وقتی که بعدها از او در این رابطه سوال شد؛او گفت:آنها بی نهایت کسل کننده بودند، و او تمایلی برای پاسخ دادن به این سوالات را در خود آحساس نمی‌کرد.

علاقه‌ای به پوشیدن جوراب نداشت:انیشتین در سنین جوانی یافته بود که شصت پا باعث ایجاد سوراخ در جوراب می‌شود.سپس تصمیم گرفت که دیگر جوراب به پا نکند و این عادت تا زمان مرگش ادامه داشت.
علاوه بر این او هرگز برای خوشایند و عدم خوشایند دیگران لباس نمی‌پوشید، او عقیده داشت یا مردم اورا می‌شناسند و یا نمی‌شناسند.پس این مورد قبول واقع شدن[آن هم از روی پوشش] چه اهمیتی میتواند داشته باشد؟ 

او فقط یکبار رانندگی کرد:
انیشتین برای رفتن به سخنرانی‌ها و تدریس در دانشگاه، از راننده مورد اطمینانش کمک می‌گرفت. راننده وی نه تنها ماشین اورا هدایت می‌کرد، بلکه همیشه در طول سخنرانی‌ها در میان، شنوندگان حضور داشت. انیشتین، سخنرانی مخصوص به خود را انجام می‌داد و بیشتر اوقات راننده اش، بطور دقیقی آنها را حفظ می‌کرد. یک روز انیشتین در حالی که در راه دانشگاه بود، باصدای بلند در ماشین پرسید:چه کسی احساس خستگی می‌کند؟ راننده اش پیشنهاد داد که آنها جایشان را عوض کنند و او جای انیشتین سخنرانی کند، سپس انیشتین بعنوان راننده او را به خانه بازگرداند.
عدم شباهت آنها مسئله خاصی نبود. انیشتین تنها در یک دانشگاه استاد بود، و در دانشگاهی که وقتی برای سخنرانی داشت، کسی او را نمی‌شناخت و طبعا نمی‌توانست او را از راننده اصلی تشخیص دهد.
او قبول کرد، اما کمی تردید در مورد اینکه اگر پس از سخنرانی سوالات سختی از راننده‌اش پرسیده شود، او چه پاسخی خواهد داد، در درونش داشت.
به هر حال سخنرانی به نحوی عالی انجام شد، ولی تصور انیشتین درست از آب در آمد. دانشجویان در پایان سخنرانی انیشتین جعلی شروع به مطرح کردن سوالات خود کردند.
در این حین راننده باهوش گفت "سوالات بقدری ساده هستند که حتی راننده من نیز می‌تواند به آنها پاسخ گوید "سپس انیشتین از میان حضار برخاست وبه راحتی به سوالات پاسخ داد،به حدی که باعث شگفتی حضار شد".

الهام گر او یک قطب نما بود:انیشتین در سنین نوجوانی یک قطب نمابه عنوان هدیه تولد از پدرش دریافت کرده بود.
وقتی که او طرز کار قطب نما را مشاهده می‌نمود، سعی می‌کرد طرز کار آن را درک کند. او بعد از انجام این کار بسیار شگفت زده شد.بنابر این تصمیم گرفت علت نیروهای مختلف در طبیعت را درک کند.